چرا امام خمینی(ره) به بهشت زهرا رفت؟
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۵۲۴۷۸
رئیس ستاد دهه فجر گفت: امام(ره) با عزیمت به بهشت زهرا در روز ۱۲ بهمن برای همیشه به مردم تفهیم کرد که انقلاب اسلامی حاصل ایثار و سخاوت بی انتها و مخلصانه و مومنانه شهیدان است و با تکیه به فرهنگ شهادت و تکریم شهیدان است که عزت و عظمت مردم و استقلال کشور و احترام مقامات و مسئولین محفوظ خواهد ماند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، حشمت الله قنبری، پژوهشگر و استاد تاریخ اسلام در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با اشاره به سالروز ورود بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) به میهن، اظهار کرد: امام خمینی (ره) با ورود به ایران در همان گام اول در حالی که در حلقه استقبال میلیونها انسان فداکار و دلداده قرار گرفته بود، به سوی بهشت زهرا رفت؛ ایشان در مسیر بهشت زهرا از کنار حلبی آبادهای حاشیه تهران عبور کرد و با دیدن مردمان نجیب و محرومی که در فقر مطلق و شرایط دردناک قرار داشتند، فرمودند: «اینها با من کار دارند و من هم با اینها».بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: ممکن است بپرسید چرا در میان همه محلها و اماکنی که میتوانست میزبان امام باشد، ایشان بهشت زهرا را انتخاب کرد؟ و چرا با مشاهده محرومان حاشیه نشین تمام توجه خود را به آنها معطوف کرد؟ عبور و گذر امام در چند نقطه با هجرت نبی مکرم اسلام (ص) در سال ١٣ بعثت همرنگی و نزدیکی دارد. وقتی بزرگان یثرب از رسول اکرم (ص) خواستند تا در منازل و املاک آنها سکنی پیدا کنند، فرمودند: «خَلُّوا سَبِیلَهَا فَإِنَّهَا مَأْمُورَةٌ، مسیر شتر را باز بگذارید او مأمور است». شتر رفت و در مقابل خانه ابوایوب انصاری مسکین ترین ساکن یثرب زانو زد؛ محل زانو زدن شتر پیامبر زمینی متعلق به دو یتیم بنام سهل و سهیل بود که آن را برای فروش گذاشته بودند؛ آن زمین به قیمت مناسب با حال یتیمان خریداری شد و در همان محل مسجد ساخته شد و در آن مسجد پیمان برادری منعقد شد.
رئیس ستاد دهه فجر انقلاب اسلامی تصریح کرد: روش رسول خدا یعنی اینکه سر و کار نظام و دولت اسلامی با مساکین و یتیمان است و ارباب و اصحاب قدرت، ثروت و مکنت زمانی به آرامش و عزت میرسند که اولاً در جامعه گرسنه، برهنه و تشنه وجود نداشته باشد و ثانیاً میل و گرایش مقامات و مسئولین به سوی مستضعفین و رفع استضعاف باشد.
وی تاکید کرد: فاصله گرفتن سطح زندگی مسئولین ظلم بزرگی است که باورها و اعتقادات مردم را به هم میریزد و اعتماد مردم به آنها را در هم میکوبد. امام نیز از رسول خدا تبعیت و عبارتهای رسول خدا را ترجمه و بازخوانی کرد. عبارت «اینها یعنی کوخنشینان و مستضعفان با من کار دارند و من هم با اینها» یعنی بدنه جامعه ولی نعمت اولیای امور هستند و هیچگاه نباید از متن زندگی مسئولین و قوانین و مصالح خاص و عام نظام دیوانی کشور به حاشیه رانده شوند.
این انقلاب حاصل ایثار مخلصانه شهیدان استقنبری در پاسخ به این سوال که چرا بهشت زهرا اولین مقصد امام بود؟ تشریح کرد: این مسئله نشان دهنده شادابی و طراوت قدرشناسی امام است. امام با اقدام خود برای همیشه به خاص و عام مردم تفهیم کرد که انقلاب حاصل ایثار و سخاوت بی انتها و مخلصانه و مومنانه شهیدان است و با تکیه به فرهنگ شهادت و تکریم شهیدان است که عزت و عظمت مردم و استقلال کشور و احترام مقامات و مسئولین محفوظ خواهد ماند.
وی افزود: در دوران نهضت امام و انقلاب اسلامی و حالا پس از گذشت ۴۵ سال از عمر مبارک انقلاب در تمامی بحرانها، کوران ها و طوفانها شهیدان کلید واژه نجات از ابتلائات بودهاند. وقتی واژه مبارکه شهید به جنگ تحمیلی اتصال پیدا کرد ما صاحب دفاع مقدس شدیم، وقتی حریم و حرم اهل بیت مورد تعرض قرار گرفت شهید مدافع حرم معنایی کرانه ناپذیر پیدا کرد، از شهدای انقلاب اسلامی به شهدای دفاع مقدس، از آنجا به شهدای مدافع حریم و حرم اهل بیت، و از شهدای مدافع حرم تا شهدای امروز جبهه مقاومت، و شهدای امنیت و سلامت و خدمت؛ همیشه مضجع شهیدان الهام بخش مجاهدان و ملت بزرگ ایران بوده است. از این رو انتظار میرفت شخصیت بزرگ و بی مثالی که به تبعیت از همه ادیان توحیدی اراده کرده است حکومتی مبتنی بر دین، فترت و سرشت انسانی تأسیس کند به زیارت شهیدان راه خدا برود.
امام هیچگاه به غیر خدا فکر نکردپژوهشگر و استاد تاریخ اسلام اذعان کرد: در آن روزهای پر التهاب که امام از عراق خارج شده بود و دولت بختیار نیز برای ورود آن حضرت مانع تراشی میکرد و از سوی دیگر نگرانیهای بزرگی از ناحیه سران ارتش شاهی برای سو قصد به هواپیمای امام وجود داشت، ایشان در پاسخ به سوال خبرنگاری که از احساس امام پرسید؟ فرمود «هیچ احساسی ندارم». آن روزها در رابطه با احساسی ندارم امام حرف و حدیثهای فراوانی مطرح شد، اما حقیقت عبارت امام در نیت و قلب و سیره و مشی امام باید استخراج میشد چرا که امام هیچگاه به غیر خدا فکر نکرد و جز برای خدا مسیر مجاهدت و نهضت و انقلاب را انتخاب نکرد.
بدرقه کنندگان پیکر امام بیشتر از جمعیت ۱۲ بهمن سال ٥٧ بودوی خاطرنشان کرد: به همین علت امام هیچوقت حتی برای یک لحظه خود را طلبکار مردم ندید و از طرف مستقبلین پر شمار و با شکوه خود میدانست که مردم برای خدا به استقبال او آمدهاند. استقبال از امام استقبال از اسلام و نظام اسلامی بود لذا هرگز مبتلای به عجب نشد و تا زمانیکه به ملاقات خدا رفت ناب و خالص و الهی زندگی کرد.
قنبری ابراز کرد: احساسی ندارم یعنی همه چیز از خداست، احساسی ندارم یعنی شهادت فیض کبری است و همین سبک زیست و زندگی الهی امام بود که بعد از ده سال حکومت پر ماجرا در حالی عالم خاکی را ترک کرد که بدرقه کنندگان پیکر مطهر او بسیار بیشتر از استقبال کنندگان او در سال ٥٧ بودند.
کد خبر 724702منبع: ایمنا
کلیدواژه: امام خمینی ره بهشت زهرا ورود امام خمینی به ایران ۱۲ بهمن امام خمینی در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق انقلاب اسلامی احساسی ندارم بهشت زهرا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۵۲۴۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«حشاشین» روایتگر حسن صباح تروریست یا کلیددار بهشت؟
قبل از اینکه بخواهد سروکله حسن صباح به روایت مصریهای سکولار در سریال «حشاشین» پیدا شود، تاریخ از امت و رحلت پیامبر شروع شده، از ابوبکر، عمر، عثمان و امام علی (ع) عبور کرده، تا به مکاتب فکری مختلف و فرقهها بخصوص فرقه اسماعیلیه در قرن ۱۱ میرسد.
بنا به ادعای سازندگان سریال، «خلافت عباسی بر نیمی از جهان حکومت میکرد. ولی در قرن یازدهم وضعیت خلافت عباسی در بغداد رو به وخامت بود و در بدترین شرایط خود قرار گرفت. گروهی از چوپانان ترک در سلسله سلجوقیان ظهور پیدا کردند و بزرگترین ارتش را روی زمین تشکیل دادند. آنها مشروعیت خود را با ادعای حمایت از خلیفه عباسی سنی به دست آوردند. آنها بر خلیفه نفوذ داشتند. همزمان خلافت شیعه فاطمی در مصر و مراکش در ضعیفترین حالت خود بود. فرقهها، عقاید و مکاتب افزایش یافت. در بین آنها فرقه باطنی توسط مردی به وجود آمد، که خطرناکترین و عجیبترین فرد بود. او «حسن بن الصباح» بود.
طبق نوشته حسن فضیلتخواه در کتاب «حسن صباح فرمانروای قلعه الموت»، سابقه پیدایش فرقه هفت امامی اسماعیلیه به قرون اولیه اسلام و زمان امام جعفر صادق (ع) امام ششم، شیعیان بر میگردد. امام صادق (ع) دارای چندین پسر بود. از میان پسران خود ابتدا اسماعیل را به جانشینی خود و به عنوان امام هفتم شیعیان انتخاب و به جامعه پیروان خود معرفی کرد. بعدها گویا به دو دلیل تاریخی از این تصمیم منصرف و اسماعیل را به امر الهی از مقام امامت خلع و عهد خود را از او برداشت.
در کتب تاریخی آمده است که امام ششم به دو دلیل اسماعیل را از امامت برکنار کرد. یکی اینکه او با گروههای افراطی و تندرو در ارتباط بود و امام احساس خطر کرد که مبادا بعد از او جامعه شیعیان به خطر بیفتد. دوم اینکه اسماعیل شراب مینوشید و یک چنین انسانی نمیتوانست صلاحیت امامت جامعه شیعیان را داشته باشد.
امام صادق (ع) برای بار دوم پسر چهارم خود موسی کاظم (ع) را به امامت برگزید و به شیعیان معرفی کرد. در آن میان، جمعی از شیعیان انتخاب اول امام را شرعی و متقن و صحیح دانسته و بر امامت اسماعیل پافشاری کردند. دو پسر دیگر امام یعنی عبدالله و محمد هم در مقام دفاع از حق امامت خویش برآمدند. پس هر یک جماعتی را جمع کرده و در مقابل اراده پدر مقاومت کردند.
در آن میان، پیروان اسماعیل از بقیه نیرومندتر و قویتر بودند. فرقه اسماعیلیه بعدها در بلاد اسلامی به طغیان و عصیان و اعتراض روی آورده و به برخی اقدامات افراط گرایانه دامن زدند. اسماعیل در زمان حیات پدرش از دنیا رفت. پس اسماعیلیان پسر او محمد را به عنوان امام و جانشین پدرش برگزیدند و او را امام مستور (پنهان) لقب دادند. بعدها حسن صباح خود را نائب امام مستور معرفی کرد.
شروع داستان از جنگ بین صلیبیان با فرقه اسماعیلیه میگذرد، تا اینکه اولین خون با دستور حسن صباح در تاریخ سریال «حشاشین» ریخته میشود. سریال روایت میکند: «حسن صباح قوی است، اگر موقعیتش با قلبش تضاد پیدا کند، قلبش را میکشد».
در انتهای سریال «حشاشین» یار باوفای حسن صباح میگوید: «مولای ما دیگر واسطه بین ما و اماممان نیست، او با امام یکی شده است و در مقابلش هزینههای زیادی پرداخت کرده. تو پسرت را کشتی، همسرت را، عزیزانت را، پسرت هادی روانه آسمان کردی. شما کاری کردید که هیچ مومن و نگهبانی حتی هیچ پیامبری تحمل انجام آن را نداشت».
امیدعلی مسعودی، مدیر گروه ارتباطات اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه سوره با نقد محتوایی سریال «حشاشین» از این حیث که تاریخ اسلام را تحریف کرده است، گفت: سروکله حسن صباح از کجا پیدا شد؟ آیا او بیسواد بود؟ راهزن بود؟ یا ایشان دو همکلاسی با سواد داشت؟ آنها بر اساس عقایدشان که تغییر جامعه بود، از دست پادشاهان فرار کردند و به قلعه الموت پناه بردند. اما سریال «حشاشین» مبنای شکلگیری حرکات حسن صباح را ایران میداند. در حالی که آن زمان حکومتها ملوک الطوایفی بود. لازم بود این سریال بازبینی بشود و تحریفهای تاریخیاش توضیح داده شود.
مسعودی ادامه داد: سریال «حشاشین» القا میکند که فرقهای تحت رهبری صباح، ایرانی و تروریست بودند. در این سریال چهرهای از حسن صباح به تصویر کشیده شده، که گویا او ایرانی است و هر ایرانی تروریست است. در حالی که اسماعیلیه اعتقادات سفت و سختی داشتند. آنها آدمهای معتقدی بودند و اگر با کسی درگیر میشدند، بخاطر اعتقاداتشان بود. بنابراین، کلیت روایت سریال «حشاشین» روایت علمی نیست.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ساير حوزه ها